روزی عارفی بسیار فقیر، گرسنه، از همه جا رانده وخسته از سفر، شب هنگام به دهکده ای رسید، ولی مردم دهکده که آدمهای متعصبی بودند؛ او را نپذیرفتند و سرپناهی به او ندادند.
آن شب هوا سرد، و او گرسنه و خسته بود، لباس کافی هم به تن نداشت، از این رو از سرما می لرزید. بیرون دهکده زیر درختی نشست. شاگردان و مریدانش هم با حالتی غمگین، افسرده و بعضی خشمگین آنجا نشسته بودند.
در این هنگام صوفی به دعا پرداخت و به خداوند گفت: تو عالی هستی! تو همیشه هرآنچه که احتیاج دارم به من عطا می کنی.
یکی از مریدان گفت: صبر کنید، دیگر زیاده روی نکنید؛ این حرف شما کذب است. ما گرسنه و خسته هستیم، لباس کافی نداریم و هوا هم رو به سردی است. سرپناهی نداریم، حیوانات درنده در این اطراف پرسه میزنند. پس برای چه خدا را شکر می کنید؟ منظورتان از اینکه"تو همیشه هر آنچه که احتیاج دارم به من اعطا می کنی." چیست؟
عارف گفت: منظورم دقیقا همین است و باز هم تکرار می کنم: خداوند هر آنچه که احتیاج دارم به من عطا می کند. من امشب به فقر احتیاج دارم، محتاجم که رانده شوم. امشب احتیاج دارم گرسنه باشم، در خطر باشم. در غیر این صورت، خداوند امشب این چیزها را به من نمی داد. حتمآ نیازی وجود دارد. من محتاجم و باید شکر گزار باشم. او مراقب نیاز های من است ... او عالی است !!!
------------------------------------------------------
پاورقی 1: خدایی این داستان ارزش چند بار خوندن و یکم تامل کردن رو داره ... واسه خودت گفتم !
پاورقی 2: اگر غمگین هستی، اندوه خود را جشن بگیر، سعی کن؛ اگه بخوای می بینی که می تونی ! (بعدا منظورمو توضیح میدم)
بی ربط : بینش و نگرش، ربطی به وضعیت موجود ندارد !
آفرین،
آفرین،
داستان خیلی جالبی بود،
منو لرزوند،
خیلی قشنگ بود،
آفرین.
دس
دس
اهل لرزوندنم که هستی!
کف کردیا!
هه هه هه با نمک با جنبه!

do you consider your self humorous?
یه آف کورس ... ابسلوتلی!!!
حالا چرا بت برخورد ... جا خالی میدادی!!!
you are a mount of selfconfidence..
آی نو !!!
آی پراوُد آف(و) مای سلف!
خوبه همین جوری پیش بری یه چیزی میشی!!!
مرسی ... خوب روحیه میدی!
بــا عرض ســ
ــلوم و خسته نباشید
بسی خرسند شدیم که بابایی ما را
خبر کردند !
سلوم بابایی
جیگرتو!!!
از باباییمــان نیز به علت شوشو
)
بسی شکر گذاریم (
مخلص دخملی از اینجا تا آسمون هفتم!
وااااااااای (
)
) همش قاطی کــردم !
)
)
اصلا کــی به من گفتش این جوری حرف بزنم
(
اصلا خوشم نیومدش ...!!!
(
خودمو عشـــقه (
طوری نیس بابایی
خودتو عشقه !!!
بریم تو فاااااااز خومودن (
)
بابایی تو همه جوره تو فازی!!!
بــابایی قصه هه خیلی بامزه بودش !
) خداییش افتخار میکنیم به بابایی !
البته به نظر من بیشتر حقیقت بودش تا قصه
(
منم به دخملی افتخار میکنم!
بابایی رو رو سفید کردی!!!
و بهدش چی عرض کنممممم(
)
)
)
فهلا هیچی اما بهدا باز میام خدمت بابایی
(
قرفووووووووووووووون بابایی (
بابایی همیشه منتظر توئه!
دخمل طلای خودمی
نمی ترسم اگر گاهی دعمون بی اثر می شه ... همیشه لحظه ی آخر خدا نزدیک تر می شه ...
اری امیر جونم!
آره داستان جالبی بود
جای فکر کردن داشت و داره. یا به آسمون اعتقاد داریم و میگیم کارش درسته، یا نداریم!اگه نداریم که هیچ، اگه داریم، پس اون میدونه چی لازممونه!
بات موافقم
خدایی حالیته ها!!!
سلاملیکم سلاملیکم
هیچی برای گفتن نداریم
فقط همین
سلام سلام
همینم خوبه!
سلام!
من برگشتم!
دقیقاً چیش دعا داشت آیا؟
سلام
بازگشتت مبارک!
بیخیال شو!!!
وقتی مناجات می کنی فریاد نزن!
من برای شنیدن تو به فریاذ نیاز ندارم !
ولی تو برای شنیدن من به سکوت نیاز داری.
جالب بود!
تو هم یه پا مخیا!!!
اصلا بهت نمیاد پست اینجوری.
قشنگ بود خرکیف شدیم.
مگه من آدم نیستم!
اتفاقا قدیم ندیما ازینا زیاد می گذاشتم!!!
اوهــ
ــوم !
ــم !
الحــق کـــه دخمـــل باباییــ
آری دخملم!
من جسارت نمیکنم والا حضرت.
شما آخر مرامی
میدونم با ادب و با کمالاتی!!!
ما مخلصیم!
حــال و هوای ایــ
ــن روزا
همش فــاز منــفی شده !
بیخودی بابایی خودتو دپ نکن ... الکی خوش باش!
راســت میگیــ
ــا ...!!!
)
بابایی شمــا شاد باش منم از شــادی
شمــا شاد میمونم (
بریم تو خط شادی !
فدای تو دختر!
بزنو برقص ... اساسی
سلام
شنگولی از خودتونه!
ای بابا ... چرا پس؟
بیخود می کردی حذف کنی!!!
راستی جواب اون حرفاتم تو وبم نوشتم دوست داشتی بخون نداشتی هم نخوون!
میام!
کلی روش فک کردم...

جالبه
چرا لینکات نیست....؟
داستان جالبی بود.....جای فکر داشت....خوبه هر چند وقت یه بار خونده بشه....
سرعتت پایینه!
بله
آقا اجازه هست ما سرخوشی مان رو جشن بگیریم؟؟؟

نه واقعا متنی که نوشتی جای تامل داشت... الان این شکلی شدم:
جشن بگیر منم دعوت کن!
اینطوری شدی؟ تا باد چونین بادا!!!
راستی داداشی بابت سیستم نظر دهی هم ممنون... خیلی زحمت کشیدی...

باشد که جبران نماااااییم...
اه بلاگفا با همه کوفتی بودنش حداقل یه اسمایی برا بوس داشت... اینجا نداره
خجالت گذاشته بدون بوس!!!
[ بووووووووووس]
خواهش می شود آبجی!
بوس می کنی ... خجالتی می شویم!
سلام...

من برگشتم و نظرتو خوندم.ممنون که بهم سر می زدی! یا سر زدی!
یه ذره شنگول ترم!
البته اگه اینم ازم نگیرن!
تا بعد!
سلام
خدا رو شکر!
این دسته خودته دیگه!
خوب دیگه هی نوشابه واسه هم باز نکنیم.
آره
منم نمی خورم!
یک عدد آپ شیرین نموده شده از خواننده این متن تقاضا میشود بیاد اونورااااااااااا....
خواننده آمد و دلش آب شد!!!
یعنی چی نیاز داشته باشم ؟



شاید گاهی نیاز باشه خدا صدائی بشنوه !!
یعنی ؟
گاهی توی کاراش میمونم !! و تنها میتونم خودم رو قانع کنم !!
جالبه اکثرا اومدن گفتن بله جالب بود خیلی خوب بود !!
آیا واقعا همه خوانده بودند ؟!
× دختر بابا ؟ باز شلوغ کردی اینجارو ؟
پاشم بیام سراغت ؟!
خب حتما لازم بوده که داده!
خدا همه صدا ها رو می شنوه!
تنها کسی که تو کار خدا نمی مونه خودشه!!!
چیکارش داری دخمل به این باحالی
دوباره من پیدام شد
ببخشید مهدی جون اگه نتونستم زیاد بهت سر بزنم.درگیر کارهای وبسایتم بودم اما الان دیگه برنامه نویسیش تموم شده.اگه دوست داشتی یه سر بهش بزن.راجع به فشن و موسیقی هست و البته موضوع های دیگه ای هم بعدا واردش میشه.باز هم بهت سر می زنم.فعلا بای
سلام
مرررررررررگ ببینمت پودرت می کنم!!!
بابا سایت، بابا فَسیون، بابا هِوی میوزیک!!
باشه عزیز میام!
سلام داداشی! خوبی؟
خیلی قشنگ بود و صد البته خوب موقعی برای من. ممنونم ازت.
سلام دادا!
خوبه حداقل به درد یه نفر خورد!
بــ با ــایی عــاشق ایــن کلمــت ام :
--> اســاسی !
منم عاشق دخمل گلم ... اساسی!
آخیییییییییییی بیچاره خواننده....یه کم از کیک اون روز مونده میخوای بدم بخوری؟؟؟....حالا اشکال نداره به جاش شریکت میکنم تا هر روز تو قنادی از این جیز میزای خوش مزه بخوری!
بده بخورمون خوبه!!!
فروشنده خواستی منم هستم!
vaghann alann moohtajj inn hamee dard hastamm.vasee keyy keyy gharar hameechii arumm beshee keyy gharare mann .bikhiyall
بابا کو درد!
تو خیلی سخت می گیری
باشه تو هم مسئول فروش....(آرزو بر جوانان عیب نیست!!!
)
مرررررررسی
سلام مهدی جان
جای تفکر داره
سلام آبجی!
بله
به جی میلتان فرستادیم
باشه
deha hatman dard dare ke migam dard dge
gazet migirama betars
مارو روزگار گاز گرفته!!!
سلام..........





بعد از اون بازگشت غرور آمیزم دیگه سر نمی زنی!!!
اومدم یه چیزی بگم:
این وبی که تو می بینی، از طرفه منه برای طرف.وگرنه من اینقدرام غمزده نیستم!!!
وب اصلیه خودمو بهت می دم(اون وبی که توش واقعا خودمم.وگرنه اصلیه همینه..این قدیمی ترم هست!) چون احساس می کنم اون با روحیه تو سازگارتره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی لطفا تو هیچ کدوم از وبا درباره اون یکی هیچ حرفی نزن..
نمی خوام مخاطبای این وبم به اون یکی راه پیدا کنن.
تو اولین نفری!
چقدر حرف زدم..یه وب می خوام بدما!!!!
www.dokhtareabiii.blogfa.com
بیای خوشحالم می کنی!!!
سلام
اااااااا پس تو هم آره!!!
باشه میام
احتمالا اونجا بهتره