سلام عزیزم
-سلام (هنوز مشغول کتاب خوندن)
خوبی قربونت برم؟
-خداروشکر
چه خبر فدات شم؟
-خر تو لباساته چی می خوای؟ (سرشو آورد بالا و نگام کرد)
هیچی جیگرتو فقط دلم برات تنگ شده بود. ناز دلمی!
-تو از این حرفا بلد بودی و رو نمی کردی؟
من که همیشه چاکرتم؛ بذار ببوسمت!
-خدا ازت نگذره ( با خنده)
--------------------------------------------
پ.ن 1: اینا مکالمات پسر بود با مادرش!!!
پ.ن 2: مامان میخوامت؛ حتی بعد ازدواجم!!!
سپیده دم
تا شفق رفتم
تا فاصله را
معنا کنم!
-----------------------------------------------------------
پ.ن : جاتون خالی دیروز رفتیم نمایشگاه؛ علی رقم شلوغی و گرمی
هوا، خیلی خیلی خوش گذشت. یکی از همکلاسی های قدیمی (الناز)
رو هم دیدم(با بروبچ یونیشون اومده بودند)
چند دقیقه ای با هم بودیم و راجع به گذشته ها حرف زدیم. بعد
خداحافظی دلم برای همکلاسی های قدیم انگیلیش(امیر، مهدی،
کسری، فیروزه، فاطمه، الناز، سیمین، نگار و...)عجیب تنگید و یاد
خاطراتمون افتادم! امیدوارم حال همشون خوب باشه و موفق باشند.
چگونه نمی دانی که عبودیت از معبود بودن بهتر است ؟
نمی دانی که ما از تو خوشبخت تریم ؟
ای خدای بزرگ! تو که بر هر کار توانایی چرا کسی را برای آن که بدو عشق ورزی ،بپرستی ، بر دامنش به نیاز چنگ زنی ، غرورت را بر قامت بلندش بشکنی نمی آفرینی؟
مگر غرورها را برای آن نمی پروریم تا بر سر راه مسافری که چشم براه آمدنش هستیم قربانی کنیم ؟
خدایا تو از چشم براه کسی بودن نیز محرومی !
--------------------------------------------------------------
پ. ن 1: پستی که گذاشتم پیشنهاد خواهرم (مریم) بود. همین جا بخاطر خوبیهاش ازش تشکر می کنم!
پ.ن 2: چند روز پیش یه جفت فاخته (یا کریم) اومدن توی تراست خونمون لونه ساختند و حالا بچه هاشون سر از تخم در آوردند. با توجه به این که تو سال 89 برای هر تولد مموتی 1 میلیون میده به نظرتون این 2 میلیون به ما می رسه یا پرندها!؟
پ.ن 3: غرورتو برای کی قربانی می کنی!؟ ممنون می شم بی پروا جواب بدی! ... ممنونم.