حسش نبود

سلام

 

خدایی حس و حال آپ کردن نبود، راجع به هرچی دوست داشتید نظر بذارید !!!

 

-----------------------------------------------

پاورقی 1: راسته میگن مجلس قراره مموتی رو استیضاح (درست نوشتم؟) کنه؟ این خبریه که دو سه روزه زیاد می شنوم !!!


پاورقی 2: مردونه هربار آهنگ ICU ساسی مانکن رو گوش میدم خنده م می گیره !

خانوم شوما همسایمونی؟ ... نه این همسایمون نی ... میای همسایمون شی ... پَ اون همسایتون چی؟

کِرِ خنده س ... مادر موسیقیه ایرانو مسواک زده !!!

 

بی ربط: آدم سالم و تندرست امید داره، و هرکسی امید داره همه چیز داره (مثل عربی)

Smile To Me تولدت مبارک

پارسال خرداد بود که وبلاگم فیلتر شد و اسباب کشی کردم اینجا و xyz رو ساختم. به بروبچ قدیم هم آدرس ندادم و تصمیم گرفتم شروعی دوباره داشته باشم.

دو سه روز دیگه تولدشه، برا همین یه مهمونی از جنس بلاگی گرفتم و همه هم دعوتند؛ همه چیز هم هست.

مارتینی ... برا بچه مایه ها

تکیلا ... برا باکلاسا

شامپاین ... برا باحالا

کنیاک ... برا بچه مدرسه ایا

ته میز هم عرق سگی گذاشتم ... برا... !!!

تو کار قرص مرص هم نیستیم ... اتاق خالی هم زیاد هست !!!

بزن و برقص داریم حسابی ... شاباش هم میدیم. آبجیای عزیز و دوواشای گلم بیاین وسط دور هم باشیم.

دختر بابایی تو باید سنگ تموم بزاریا ... بدو وسط. اون عقبیا چرا مثل ماست نشستین ... دسو برو تو کارش ... دس دس !!!

پیکا همه بالا  به سلامتی خودمون و وبلاگامون ... نوش ... .

 

اینو مخصوص تو نوشتم:

 

نشستی که چی؛ واجبه مثل این ده کوره ها بیام دستتو بگیرم  کشون کشونت کنم تا بلند شی برقصی؟ ... تو که میدونی باید پاشی باهم برقصیم، پس ناز نکن و بیا ! (مگه نشنیدی خوشکلا باید برقصن)

 

-------------------------------------

 پاورقی 1: فقط نفر اول حق داره نرقصه، چون باید دی جی بشه و آهنگ بزاره ... بقیه همه مجبورن برقصن پس بگید چه رقصی بلدید!؟

پاورقی 2 : اونایی که فاز 69  میزنن ... بادکنک های مخصوص بیارن اینجا موجود نیست!!!

تذکر: میدونم قر تو کمرت فراوونه نمیدونی کجا بریزی ... همین جا همین جا ... بیخود کلاس نذار که اهلش نیستم یا بلد نیستم!!!

 

بی ربط: بهترین هدیه به دیگران می تونه یه لبخند ساده باشه، همیشه لبخند به لب باش!

اوقات فراغت

عامولیک

دوستان ترگل ورگل و سانتال مانتال


کامنتا رو که خوندم اندکی خجل شدم ... تنکس!!!


بریم سر اصل موضوع ... به اوقات فراغت اعتقاد دارید!؟

من دارم ... قصد داشتم تو این تابسنونی تو وبلاگ انستیتو جاهلیت لبخند رو تاسیس کنم و دور هم جاهل تربیت کنیم. نر یا ضعیفه شم هیچ فرقی نداشت؛ مهم نیتم بود که اونم خیر تشریف داشت!!!


می خواستم با هم یه مشت لوتی خوش مشرب کت و شلوار مشکی، پیرهن سفید، کفش قیصری همراه با یه دستمال یزدی و یه تیزی تو جیب بشیم و بریم به جنگ اخوان ب 30 جی و امنیت ملت رو تامین کنیم!


یه شاگرد خصوصی هم پیدا کردم که اول از همه ثبت نام کرد، ولی حیف  که نشد چون هم درس دارم  و هم مجوز از طوله (طویله) علمیه می خواست !


دیدم این که نشد حداقل از تابستون 4-5 روزه م استفاده کنم و برم یه راهی. این شد که جمعه صب به همراه خونواده و تنی چند زدیم بیرون و جاتون خالی نه حال داد و نه صفا کردیم!!!


دیشب که اومدم خستگیه امتحانا در که نرفت هیچ، بیشترم شد؛ از فردا صبم باید پاشم برم یونی خر چوب بزنم. جان خودم این ترم 18 واحد داشتم 3 روز تو هفته؛ الان 6 واحد دارم 6 روز تو هفته ... حالا بهم حق بدید چرا میگم تو آموزش یه مشت گوسفند خرفت نشستن و دور هم علف نشخوار می کنن!!!

 

---------------------------------------------

 

پاورقی 1: جان خودم پیام جون نبود تو سفر دق مرگ می شدم ... پیامی خیلی می خوامت!


پاورقی 2: از یکی دیگه هم تشکر می کنم، اونم تو سفر که بودم هر وقت تونست احوالمو پرسید؛ چون میدونم اینو می خونه نوشتم !

 


بی ربط: تو زندگی به 3 چیز اعتقاد داشته باش. خدا، خودت و عشق!