هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دریا و دریا
...!
------------------------------------------------------------
پ.ن:
برایت دعا می کنم که خدا از تو بگیرد هر آنچه خدا را از تو می گیرد.
برایم دعا کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم.