تفسیر روانشناسی بر اساس رنگ های انتخاب شده:

این احساس در او وجود دارد که با وی به طرز غیر عادلانـه و ناشایستـی رفتار شده و مانع برآورده شدن آرزوهایش شده‌اند. شرایط موجود را توهین آمیز می بیند و با روحیه طغیان و سرکشی با آن برخورد می‌کند.
از تلاش بسیار زیاد اجتناب می‌کند و نیازمند مستقر کردن موقعیت اجتماعی خود، امنیت و مصاحبت آرام بخش است. شاید از نظر جسمی بیمار اسـت و نیاز به آن دارد که دیگران با وی با ملایمت و با احتیاط رفتار کنند.

هر وقت که می‌خواهد ابراز وجود کند با مقاومت [یک نیروی مخالف] روبرو می‌شود و لذا غمگین می‌گردد. بر اثر همین شکسته است که احساس آزردگی و ناخشنودی می- کند. با این وصـف، با بی‌تفاوتی آن را می‌پذیرد و سازگاری لازم را به عمل می‌آورد تا از صلح و صفا و آرامش برخوردار شـود.


تفسیر فیزیولوژی : روحیه ناامیدی شخص منجر به یک کناره‌گیری [همراه بـــا] بدگمانی و احتیاط از دیگران و پناه بردن به خود شده است.

تفسیر روانشناسی : شور و شوق ذاتی و طبیعت خیال پرور خود را سرکوب می‌کند زیرا هراس ازان دارد که چنانکه بخواهد یکی از خواسته های خود را عملی سازد. لگام اختیار را از کف بدهد. احساس می‌کند که وی را گمراه کرده‌اند و او را فریب می‌دهند و لذا به تنهائی پناه برده است تا از خود مراقبت نماید. محرک هائی را که به سوی او میایند با دقت و احتیاط بررسی می‌کند تا نسبت به خلوص آن‌ها مطمئن شود، مراقبتی که به آسانی تبدیل به بدگمانی و بی‌اعتمادی می‌شود.

به طور خلاصه : مارگزیده‌ای است که از ریسمان سیـاه و سفید می‌ترسد. روحیــه ناامیدی که در او وجود دارد، سبب می‌شود که نسبت به هر محرک با دیده بی اعتمادی بنگرد و مراقب آن باشد.



احساس می‌کند که شرایط نـاامیـد کننده اسـت. در برابر چیزهای خلف میـل خود قویاً مقاومت می‌کند. تلاش می‌کند تا خود را در برابر هر چیزی که امکان دارد سبب تحریک او شود یا احساس افسردگی او را شدت بخشد، حفظ نماید. از تلاش زیاد اجتناب می‌کند و نیاز به مستقر کردن وضع اجتماعی خود، امنیت و مصاحبت آرام بخش دارد. احساس می‌کند که بار سنگینی از مشکلات بدوش می‌کشد. مع‌ذلک دست از هدف‌های خود برنمی‌دارد و می کوشد تا از طریق انعطاف پذیر بودن و سازگار بودن بر این مشکلات غلبه کنـد.


تفسیر فیزیولوژی : فشـار روحی موجود در شخص ناشی از ناکامی تلاش‌هایش بـرای بدست آوردن امنیت و تفاهم و توافق با دیگران است.

تفسیر روانشناسی : به محرک‌های خارجی پاسخ مثبت می‌دهد و می‌خواهد که هر چیزی را قویاً تجربه کند، ولی وضعیت موجود خود را بسیار ناامیدانه می‌یابد. بـه درک توأم با همدردی و احساس امنیت نیاز دارد. چون می بیند که قادر به رسیدن هدف‌های خود نیست، لذا دچار اضطراب می‌شود.

به طور خلاصه : همدلی ناکام شده


-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاورقی1 : این نتیجه ی روانشناسی رنگ های من بود. دوبار باید انتخاب کنی، برای همین دونوع تفسیر میده! (اینم آدرس سایتش که فال تاروت و این چیزا هم میگیره www.taroot.ir)


پاورقی2 : شدیدا دلم سفر میخواد، یه جاده برای رفتن، نه به قصد رسیدن!



پیشکش: آهنگِ، نگرانتم (فرزاد فرزین) ... آهنگِ، آشوب-ورژن جدید (بنیامین)

جاودانگی ...

تو زندگی هر کدوم از ماها خیلی چیزا هستند که برای همیشه جاودانه میشن.

از نظر من جاودانه های زندگی با خاطرات متفاوت هستن و یکی جزئی از اون یکیه!!!

میدونین، جاودنه ها الزاماً در گذشته ها نیستن و میتونن در لحظه ها هم جاری باشن.

نمونه ی بارزش خانواده، دوستای خوبمون و ... که همیشه همراه مونن و همیشه هم جاودانه میمونن.


من توی زندگیه خودم جاودانه های زیادی دارم و اتفاقا بسیار باهاشون حال می کنم، اصلا ارزش زندگیه هرکس به جاودانه هاشه!!!


گاهی سه شاخه رز با یه عینک آفتابی ... یه وعده ی غذایی مثل صبحانه حلیم خوردن تو قهوه خونه ی کوچیک و جمله ی پیرمرد قهوه خونه ای که گفت: شوووما که نیمیخورین چرا حروووم میکونین! مثل ناهار خوردن با زنبورها یا قورمه سبزی با کنتاکی و کوکولا لایت!!! ... یه سری از جملات و واژه ها مثل نووووش چند!؟، تووپل و کپل و کله پووک ... یه بستنی سنتی زعفرونی یا ایتالیایی ... یه جعبه شکلات و هزار تا چیز دیگه میتونه جاودنه بشه!


گاهی یه لبخند میتونه جاودانه بشه و برای همیشه توی زندگی آدم خود نمایی کنه ... من تو زندگیم لبخند جاودانه داشتم، از ته دل بود، بدون استرس بدون فکر کردن به چیزی، زلال و پاک، سرشار از لذت!


تا حالا فقط یه نفر اون خنده ها رو دیده و اون یکی از بهترین دوستام و باعث و بانیش بود!

چقدر دلم برای اون قهقه های خودم و خنده های دوستم که به خندیدن من می خندید تنگ شده!!!

کاش بازم بشه از ته دل بخندم، امیدوارم فقط و فقط یه بار دیگه با دوستم که الان بسیار از هم دور هستیم بخندیم. شاید برای آخرین بار ...


------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاورقی1 : میان ترم هاست و یکی پس از دیگری ترررررررررر میزنیم!!!


پاورقی2: جاتون خالی تاسوعا و عاشورا بسیار خوش گذشت و خندیدیم!!!


پاورقی3 : از این که نوشته هایمان آبگوشتی تر از گذشته شده بسیار شرمساریم!!!!



پیشکش: آهنگِ، منو یادت میاد (دایان) ... آهنگِ، سکوتِ اجباری (مادمازل)





قلب ...

دیروز و امروز کلاً قلب درد داشتم!!!

فکر کنم پیر شدم، داغم و حالیم نیست!!!

به مامان اینا گفتم جدی نیست و لی خدایی خیلی درد داشت!!!

گفتم بیام اینجا لیست کارهایی که دوست دارم قبل مرگ انجام بدم بنویسم:


1. سقوط آزاد ... پرش از هواپیما البته با چتر نجات

2. موج سواری ... ترجیحاً سواحل بلاد کفر و خاک برسری باشه

3. رفتن به استادیوم ... تماشای بازی رئال مادرید و رونالدو در سانتیاگوبرنابئو

4. یه مسافرت خوب ... ترجیحاً پاریس، لندن، ونیز، مادرید، آمستردام، نیویورک ( کل مالزی و استرالیا هم هست)

5. یه اتاق سفید، یه میزو دوتا صندلی، یه عشق خوب, یه کتاب خوب، یه پاکت سیگار و یه جام شراب ( 7% الکل) و بهترین قسمتش هم یه تخت دونفره و یه بییییییب عمیق و عاشقونه


--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاورقی1 :آخرین باری که سیگار کشیدم سال 82 بود ... تا الان هم الکل مصرف نکردم!!!


پاورقی2 :یادش بخیر، دو سه ماه پیش با تمام وجود فریاد کشیدم، البته فریاد سکوت؛ پشتشم چند قطره اشک اومد پایین ... انصافاً تا عمق وجود آدمو می سوزونه، میگن عرش رو هم می لرزونه ... خدایا زیلزله 8 ریشتری رو حال کردی!!؟


پاورقی3 : خدایا کمک کن هرآنچه در این دنیا شکستم، دل نباشد!!!


پیشکش: آهنگِ، بانوی ستاره چین (بیژن مرتضوی) ... آهنگِ، پروانگی (ستار)