به زودی

سلام


دو هفته تا ارشد مونده!!!


دوتا جمله ست که مدتهاست رفته تو دی ان ای و ضمیر ناخودآگاه و این صحبتها ... یکیش از کورشِ کبیره او یکی هم هیتلر ...


هرگز زانو نخواهم زد، حتی اگر سقف آسمان از قامتم کوتاهتر شود!


اشکهایی که امروز برای نرسیدن به هدف میریزی، عرقی ست که دیروز برای رسیدن به آن نریختی!!!


دومی رو دائم به خودم هشدار میدم، مثل سوهان روح می مونه بی پدر مادر، امونم رو بریده!!!


-------------------------------------------------------------------------------------------------------


پاورقی 1: تمام تلاش این روزهام شده زنده نگه داشتن کودک درونم و لبخند روی لبم!!!


پاورقی2: عجیب دلم یه گاز از سیب سرخ حوا میخواد!!!

زندگی دکمه ی بازگشت ندارد !

سلام به همگی ... سلام به تو یکی !!!

 

چه خبر؟

خوش و خرم ید؟

 

تا حالا شده بشینید و بشمارید چند نفر اومدن توو زندگیتون و رفتن؟

اینی که میگم شامل کلوز فرند، جاست فرند، همکلاسی، همسایه و هر کسه دیگه ای میشه. وقتی ریز میشی توو این موضوع متوجه میشی که خواه ناخواه این افراد توو زندگیتون نقش دارن و هرکدوم توو دفتر زنگیه شما صفحاتی رو به خودشون اختصاص میدن که آینده ی شمارو رقم میزنه؛ گاهی اوقات داغونی و یکی میاد درستت می کنه، گاهی اوقات توو عرشی و به فرشت میاره و گاهی اوقات مثل ماست چکیده باهاته و هیچ فرقی نداره !!!

این که کی میاد و کی میره مهم نیست، مهم اینه که چه نقشی رو ایفا میکنه و چه فایده ای برای ما داره. گاهی خدا بعضی افراد رو بدون این که خودشون هم متوجه باشن انتخاب میکنه و با برنامه ی قبلی وارد زندگیه  ما میکنه ، هدف این کارش یا ترمیم خرابی های گذشته س یا امتحان استواریه سازه های فعلیه و اماده سازی برا فرداها. اما بعضی از ماها اونقدر ترسو و بی فکر هستیم که به راحتی از کنار این افراد میگذریم و بعد که همه چیز تموم شد فقط پشیمونی می مونه و خرابی های بیشتر از قبل و کماکان سرمونو توو برف می کنیم و میگیم خدایا چرا به فکر ما نیستی !!!

قدر آدمهایی که وارد  زندگیتون میشن رو بدونید و به خدا و برنامه هاش اعتماد کنید؛ شاید فرد یا افرادی که به تازگی وارد زندگیتون شدن آخرین فرصت شما باشن و شما بخاطر حماقتتون محکوم به نابودی و عمری حسرت و نارضایتی بشید.

من خودم تمام تلاشمو کردم که روی اطرافیانم تاثیر مثبت وسازنده ای بذارم و صفحات مربوط به خودم رو به درستی پر کنم اما میدونم گاهی کم و کسری داشتم و گاهی هم دیگران نخواستن که باشم (بد یا خوبش مربوط با خوشون میشه، من نمیدونم)

اینارو گفتم چون دوستم (مسعود) ازم خواست که بگم، تا به درد اون دچار نشید و زانوی غم بغل نکنید و بعد مرگ سهراب دنبال نوش دارو بگردید و کاسه ی چه کنم چه کنم دست بگیرید. ایشون خودش به شخصه معتقده دوستی که از دست داده، خیلی از فرصتهای شیرین و مفید رو هم با خودش برده.

 

-----------------------------------------------------------

پاورقی1: وقتی اومدن افراد رو فرصت بدونی یعنی وقتی که میرن دیگه نباید چشم به راه برگشتشون باشی. ( با توام مسعود جون)

پاورقی 2: سرنوشت تصمیم میگیره که تو با چه کسانی ملاقات کنی ، اما در نهایت این قلب توست که تصمیم میگیره چه کسی در زندگی تو خواهد ماند !!!

 

بی ربط 1: لب را هنر خنده بیاموز وگرنه ... گریاندن یک جمع پریشان هنری نیست !!!

بی ربط 2: زبان تا در دهان باشد زبان است ... اگر یک نقطه افزون شود زیان است !!!

 

 

 

پاینده باشید ... مهدی!

جشن تولد به سبک مذهبی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.