ای خوب من

همه ی طبقات آسمان را گشته ام،در دل ستاره باران نیمه شبهای


روشن و مهربان تابستان،بر جاده ی کهکشان تاخته ام؛صحرای ابدیت را


درنوردیده ام،بال در بال فرشتگان،در فضای پاک ملکوت شنا کرده ام،با


خدایان،ایزدان،امشاسپندان،با همه ی الهه های زیبای آسمان،با همه ی


ارواح جاویدی که در نیروانای روشن و بی وزش آرام یافته اند آشنا بوده ام.


از هر جا،از هر یک،یادی،یادگاری،برایت هدیه آورده ام. از سیمای هر


کدام زیباترین خط را ربوده ام،از اندام هر یک نازنین طرح را گرفته ام،از هر


گلی،افقی،دریایی،آسمانی،چشم اندازی،رنگی دزدیده ام؛و با دست و


دامنی پر از خط ها و رنگ ها و طرح های آن سوی این آسمان زمینی،از


معراج نیمه شبان تنهایی،به دامان مهربان تو ای دامن حریر مهتاب


شبهای زندگی سیاه من فرود آمده ام،نشسته ام تا آن ودیعه ها که از


آسمان ها آورده ام در دامن تو ریزم.


نظرات 10 + ارسال نظر
بانو تمشکی سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ http://tameshki.com

میدونی اگر طرفم منو دوست داشت خودش میومد !!

من ی دخترم !! اگر این کارو کنم بد میشه !!
درست نیست !
بچه ها این کارو کردن نتیجه نداده !!
دیگه منم که . . .

شاید اونم مثل تو فکر می کنه!!!

جوووونور چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ق.ظ http://joooonevar.blogspot.com

سلاملیکم سلاملیکم
داداش مهدی قربان اینهمه احساس پاکتان شویم همه جوره...خودتان که میدانید چه جوره...
حالا یک سوال:
این دوست اناث شما دامنشان آنقدر بزرگ هست که هر آنچه که از آسمان و کهکشان برایشان آورده اید در خود جای دهند؟....
آنقدر زیاد نیاورده باشید که خدای ناکرده جا کم بیاورد و سوغاتی هایتان بر زمین بریزد...؟
اگر زیاد بود بین دیگر دوست اناثان خود پخشش کنید تا همه ی آنها را یکجا خرسند کرده باشید!

سلام آبجی ترنج

خدا نکنه!

چشم حتما. بین همه پخش می کنم.

جوووونور چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:48 ب.ظ http://joooonevar.blogspot.com

سلاملیکم سلاملیکم
به به...به به
میبینیم که داداش مهدی جیگر ما اعتراف کرده است به همت مضاعف در داشتن دوست اناثان عدیده...
احسنت بر شما که حرف رهبرتان را گوش کردید و در یافتن دوستان اناث بسیار همت مضاعف نمودید

سلام سلام به آبجی

دست رو دلم نذار که خونه!!!

رهبرم کجا بود!!! ما اهل کوفته نیستیم، علی تنها بخورد.

کجایید اناثان ما را دریابید!

باران چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://gha3edake-raha.blogfa.com

سلام دوست عزیز
بابت غیبت طولانیم عذر می خوام.
خیلی ۳ تا پستی که من نبودم گذاشتی قشنگ بود.
بخصوص بلند بخوان.

سلام

این چه حرفیه! خوشحالم برگشتی

بانو تمشکی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:26 ب.ظ http://tameshki.com

اگه این فکرو میکرد که میومد جلو پسر خوب !!
پس این فکرو نداره !

تا مطمئن نیستی چیزی نگو دختر خوب!!!

شب برفی شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:00 ب.ظ http://shabebarfi.blogsky.com

ببین از اونجایی که قالبت دوی مخ منه گشتم توش یه سوتی پیدا کردم !!

روی توضیح پایین اسمت نوشتی دلی به پیرایگی این کودکان دارند باید بشه بی پیرایگی بچه !!
۲۳ سالته باید به من احترام بذاری هنوز نمی دونی ؟؟؟
من ۲ سال ازت بزرگترم !!

پس بی پیرایگی صحیح می باشد !!

عجب گیری دادیا! خوشم اومد

شرمنده اون جمله ماله من نیست من دقیقا از روی گفته های مسیح نوشتم!!!

چشم آبجی هرچی شما بگید!!!

بانو تمشکی شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ب.ظ http://tameshki.com

نه این حرفو نزن ناراحت میشم !
دخالت نبود خیلی تو فکر حرفاتم !
اما خیلی میرتسم !
اتفاقا اون دو تا مطلب رو خیلی دوسشون دارم !
تائید نکردم هی میخونم !
حالیم نیست دیگه !!!!

هی

خوشحالم کردی!

حالیم نیست یعنی چی!؟

اتفاقا خیلی حالیته و خیلی هم شجاعی!!!

[ بدون نام ] شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:03 ب.ظ

سلام
اولا بابت کامنتتون واقعا سپاس گذارم خیلی جالب بود مکمل درخوری پیدا کرده بودی(اینجا پسره حماقت رو معنا کرده بود) یه جورایی ترکوندی (پ..)
.
.
دوما بچه که زدن نداره چشم همین روزا اپ میکنم
.
.
.
سوما خوش بحال خوب شما چقدر چیز واسش اوردی نمی شه بقول خودتون عنایتی هم به ما بنمایید

سلام

بابت کامنت... قابلی نداشت.

خوب من اگه وجود داشت این حرفارو تو روش می زدم .

این یه خوبِ مجازی بود و ماله شریعتی!!!

ماه پیشونی شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.mahpishoonii.blogfa.com

اون بالایی منم

فهمیدم دیگه!

بانو تمشکی شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ http://tameshki.com

اگه این کارو کنی که خیلی خوبه :دی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد