گاهی ...

گاهی میرسی  آخرین خطِ صفحه ...


نمیدونی بری صفحه ی بعد و ادامه بدی یا تا همین جایی هم که رسیدی اشتباه بوده!!!


مداد و زمین میگذاری و نگاه می کنی ...


نگاه می کنی و فکر میکنی، مات و مبهوت روزگار، به این که چی شد و قراره چی بشه!!!


از پنجره به آسمون نگاه می کنی ...


از ته دل خدارو صدا میزنی، پُری از شک و تردید که جواب میده یا نه!!!


ناگهان یه نسیم خنک میاد و صفحه ها ورق میخوره ...


یه صفحه ی سفید میاد، از خوشحالی بغض می کنی و مداد رو بر میداری!!!


اولین سطر صفحه، دوباره شروع می کنی ...


-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاورقی 1: خدایا ممنون!!!


پاورقی 2: ارشد قبول شدم ...صنعتی مالک اشتر!!!


پاورقی 3: خوشحالیم کامل نیست، کاش آبی ترین لبخند این پازل بیاد و جاشو پر کنه!!!



نظرات 4 + ارسال نظر
link سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ب.ظ http://alilink.tk

باسلام وارزخسته نباشیدخدمت شما من ازسوی سایت آلی لینک باموضوع پیشنهادتبادل لینک مزاحم شماشده ام درصورت تمایل به تبادل لینک بامابه آدرس زیرآمده ودرفرم قرمزوآبی روی کلمه ارسال لینک کلیک کرده ولینک خودراثبت کنیدباتشکرگروه تبادل لینک آلی لینکhttp://alilink.tk

یکی از دوستان چهارشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:19 ق.ظ

سلام

وای مهدی خیلی برات خوشحالم

خدا روشکر نتیجه زحمتایی رو که کشیدی رو دیدی

بلاخره گذاشتن امسال بری دانشگاه!!!!!!!!!!

ولی نمی فهمم چرا خوشحالیت کامل نیست؟!!؟؟؟!!؟

سلام

مرسی، ممنون

از لحنت خوشم نیومد!!!

کدوم یکی از دوستانمی!!!؟

بانو یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:14 ب.ظ http://tameshki.blogsky.com

واوووووووووو
عالیه ... میدونی همیشه ارزوم داشتن اراده ی تو بود ، تو پسر با اراده و لایقی هستی که لیاقتت رسیدن به بهترین هاست ! و هر کس در کنارت قرار بگیره هم مثل خودت میشه

عاقا شیرینی من کووووووو
شیرینی مو میخوام یالا

برای ابی ترین ی ِ روزی از همین روزا جاش پُر میشه ... فقط دعا کن که همه چی با خیر و خوبی باشه و تو و حتی تیکه ی پازلش امادگی رو داشته باشید
زمان همه چیو قشنگتر میکنه

مهدی خیلی هم خوشحالم کردییییی
خبر توپی بود

سپاس بسیار
دست شوما درد نکنه

شیرینی؟
من کجام؟ اینجا کجاست!!!؟

آبی ترین تیکه ی پازل دست خداست
وقتش که برسه میذاره سرجاش و تابلوی زندگی من کامل میشه

خودمم خوشحال شدم!!!

بانو یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:52 ب.ظ http://tameshki.blogsky.com

میری دانشگاه ؟ سر کلاسات ؟

رفتن که آره ولی جسمم سر کلاسه خودم یه جای دیگه ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد