سکوت ...

پُرم از حرف ...

لبریزم از سکوت ...

همدم این روزهای من خداست!


آخر شب ها تا سحر با من است ...

دعا می کنم، گلایه می کنم، شکایت می کنم ...

عجیب شنونده ی خوبیست !


نگاه نگران مادرم را ...

اصرار بی پایانش برای حرف زدن را ...

درک می کنم، اما باز هم سکوت می کنم!


------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاورقی: آهنگ "دوست داشتم" چاووشی واقعاً عجب حالی داره!!!


به تو فکر کردم، به تو آره آره ... به تو فکر کردم که بارون بباره

به تو فکر کردم، دوباره دوباره ... به تو فکر کردن عجب حالی داره


نظرات 2 + ارسال نظر
والیوم دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:01 ب.ظ

ای متقلب از تو وب من این آهنگو دزدیدی
البته الان اون پستو برداشتم....
من که شدیدا با خدا بهم زدم....ایندفعه رسما لاییک شدم!
شما دیدیش سلام برسون!
دل تنگتان بودیم داداش.....
فغلا

نه به جون مهدی ... نمیدونستم توهم نوشتی!

اشتباه می کنی، خدا با تو بهم نمیزنه!

قبول دارم گاهی سخت میشه(مثل الان من،مثل الان تو) ولی همه ش تقصیر خدا نیست ...

والیوم دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:34 ب.ظ

راستی قبولیت مبارک باشه.....الان دیدم....تا باشه از این خبرای خوش

مرسی ... ولی همیشه یه اتفاقی می افته که خوشی زهر بشه ...!

راستی ... نمیشه برات کامنت گذاشت، کپ چا نمیاد و نمیشه کد زد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد