آرزو ...


حتی تواین وضعیتی که هستم مهمترین آرزوهای زندگیه من  تغییر چندانی نکرده و بیشترِ اوقات از خدا میخوام که بهشون برسم. هرچند خیلی منطقی به نظر نمیرسن؛ ولی من میخوام تک تک آرزوشون کنم و شما هم دعا کنید ...


خدایا ... !


من انسان آفریده شدم، کمک کن انسان و عاشق از دنیا برم!


طوری بمیرم که تمام اعضای بدنم قابل پیوند به دیگران باشه! ( حتی چشمام که خیلی ها خواهانش هستند)


بخشیدن رو تحت هرشرایطی یاد بگیرم، چه بخشیدن مال و چه بخشیدن آدمها!


فرزند خوبی برای پدرو مادرم، شوهر خوبی برای همسرم و پدر خوبی برای فرزندانم باشم!


این آخری یکم رمانتیکه، ولی شاید دنیایی ترین آرزویِ محالِ من همین باشه ...

بلاخره یه روزی بیاد که  یاد بگیرم ویولن(Violin) بزنم؛ بعدش  با یه مخاطب خیلی خاص برم کوه (ترجیحاً جمشیدیه)، موقع طلوع خورشید بشینیم لب یه صخره، اون منو نگاه کنه، من طلوعِ خورشید رو، و براش غمگین ترین آهنگ دنیارو بزنم!!!

(قصد محو شدن توافق رو هم ندارم!)


-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاورقی1: کسایی که منو میشناسن میدونن که شخصیت من تفاوت چندانی با دنیای مجازی نداره، پس نمیخوام الکی تریپ بزارم و خود که که پنداری کنم!!!


پاورقی2: از یه جایی به بعد دیگه حرفی برای گفتن نداری، ساکت بودن رو به خیلی حرفها ترجیح میدی! (گابریل مارکز)


پاورقی3: همه چیز می تواند مرا خوشحال کند ولی هیچ چیز نمی تواند غم مرا ببرد! (هاینریش بل)


پاورقی4: نمیدونم چرا نمیتونم برای دوستان بلاگفایی کامنت بذارم!؟ کپچا یا همون اعدادی که باید توکادر بزنی ظاهر نمیشه!


پیشکش: آهنگِ، پروانگی (پدارم شانه ساز) ...  آهنگِ، گذشته ها (احسان خواجه امیری)


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد